
تفسیر سوره محمد ، آیه ۳۸ ( نوشتاری ) مفسر : حضرت آیت الله مکارم شیرازى
14 بهمن 1397
تفسیر سوره حدید ، آیه ۷ ( نوشتاری ) مفسر : حضرت آیت الله علامه طباطبایى
30 بهمن 1397تفسیر سوره حدید ، آیه ۷
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ أَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَکُمْ مُسْتَخْلَفِینَ فِیهِ فَالَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ أَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ کَبِیرٌ *
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
به خدا و رسولش ایمان بیاورید و از آنچه شما را جانشین و نماینده ی (خود) در آن قرار داده انفاق کنید؛ (زیرا) کسانی که از شما ایمان بیاورند و انفاق کنند، اجر بزرگی دارند.
تفسیر نمونه :
ایمان و انفاق دو سرمایه بزرگ نجات و خوشبختی
بعد از بیان قسمتی از دلائل عظمت خداوند در عالم هستی و اوصاف جمال و جلال او، اوصافی که انگیزه حرکت به سوی الله است، در آیات از آنها نتیجهگیری کرده و همگان را دعوت به ایمان و عمل مینماید.
نخست میفرماید: «به خداوند و رسولش ایمان بیاورید» (آمنوا بالله و رسوله).
این دعوت یک دعوت عام است که شامل همهی انسانها میشود، مؤمنان را به ایمانی کاملتر و راسختر، و غیرمؤمنان را به اصل ایمان دعوت میکند، دعوتی که توأم با دلیل است و دلائلش در آیات توحیدی قبل گذشت.
سپس به یکی از آثار مهم ایمان که «انفاق فی سبیلالله» است دعوت کرده میگوید: «از آنچه خداوند شما را در آن جانشین دیگران ساخته انفاق کنید» (وانفقوا مما جعلکم مستخلفین فیه).
دعوت به ایثار و فداکاری و گذشت از مواهبی که انسان در اختیار دارد، منتها این دعوت را مقرون به این نکته میکند که فراموش نکنید «در حقیقت مالک اصلی خدا است» و این اموال و سرمایهها چند روزی به عنوان امانت نزد شما سپرده شده، همانگونه که قبلا در اختیار اقوام پیشین بود.
و به راستی نیز چنین است زیرا در آیات گذشته خواندیم که مالک حقیقی کل جهان خداوند است ایمان به این واقعیت بیانگر همین است که ما امانتدار او هستیم، چگونه ممکن است امانتدار فرمان صاحب امانت را نادیده بگیرد؟!
ایمان به این حقیقت به انسان روح سخاوت و ایثار میبخشد، و دست و دل او را در انفاق باز میکند.
تعبیر به «مستخلفین» (جانشینان) ممکن است اشاره به نمایندگی انسان از سوی خداوند در زمین و مواهب آن باشد، و یا جانشینی از اقوام پیشین، و یا هر دو.
و تعبیر به «مما» (از چیزهائی که…) تعبیر عامی است که نه تنها اموال بلکه تمام سرمایهها و مواهب الهی را شامل میشود و همانگونه که قبلا نیز گفتهایم انفاق مفهوم وسیعی دارد که منحصر به مال نیست، بلکه علم و هدایت و آبروی اجتماعی و سرمایههای معنوی و مادی دیگر را نیز شامل میشود.
سپس برای تشویق بیشتر میافزاید: «آنهائی که از شما ایمان بیاورند و انفاق کنند اجر بزرگی دارند» (فالذین آمنوا منکم وانفقوا لهم اجر کبیر).
توصیف اجر به بزرگی، اشارهای به عظمت الطاف و مواهب الهی، و ابدیت و خلوص و دوام آن است، نه تنها در آخرت که در دنیا نیز قسمتی از این اجر کبیر عائد آنها میشود.
نکته ها:
– انگیزه های انفاق
قابل توجه اینکه در آیات گذشته برای تشویق به انفاق- اعم از کمک به موضوع جهاد یا انفاقهای دیگر به نیازمندان- تعبیرات مختلفی دیده میشود که هریک میتواند عاملی برای حرکت به سوی این هدف باشد.
در آیه ی هفتم اشاره به مسأله استخلاف و جانشینی مردم از یکدیگر، یا از خداوند در این ثروتها است که مالکیت حقیقی را مخصوص خدا میشمرد، و همه را نمایندهی او در این اموال این بینش میتواند دست و دل انسان را در انفاق باز کند و عاملی برای حرکت در این زمینه باشد.
در آیه ی دهم تعبیر دیگری آمده که از ناپایداری اموال و سرمایه ها و بازماندن آن بعد از همه انسانها حکایت میکند، و آن تعبیر به «میراث» است میگوید، میراث آسمانها و زمین از آن خدا است.
و در آیهی یازدهم تعبیر از همه حساستر است: خدا را وامگیرنده، و انسانها را وامدهنده میشمرد، وامی که مسأله تحریم ربا در آن راه ندارد و چندین برابر تا هزاران برابر در مقابل آن پرداخته میشود، اضافه بر پاداش عظیمی که در هیچ اندیشهای نمیگنجد!
اینها همه برای این است که بینشهای انحرافی و انگیزههای حرص و آز و حسد و خودخواهی و طول امل را که مانع از انفاق است از میان ببرد، و جامعه ای براساس پیوندهای عاطفی و روح اجتماعی و تعاون عمیق بسازد.
– شرایط انفاق در راه خدا
تعبیر به «قرضا حسنا» در آیهی فوق اشارهای به این حقیقت است که وام دادن خود انواع و اقسامی دارد که بعضی را «وام نیکو» و بعضی را وام کم ارزش و یا حتی بیارزش میتوان شمرد.
قرآن مجید شرائط وام نیکو را در برابر خداوند یا به تعبیر دیگر «انفاق ارزشمند» را در آیات مختلف بیان کرده است، و بعضی از مفسران از جمعآوری آن ده شرط استفاده کردهاند.
– از بهترین قسمت مال انتخاب شود نه از اموال کمارزش یا ایها الذین آمنوا انفقوا من طیبات ما کسبتم و مما اخرجنا لکم من الارض و لاتیمموا الخبیث منه تنفقون و لستم بآخذیه الا ان تغمضوا فیه واعلموا ان الله غنی حمید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید از اموال پاکیزهای که به دست آوردهاید، یا از زمین برای شما خارج ساختهایم انفاق کنید، و به سراغ قسمتهای ناپاک برای انفاق نروید در حالی که خودتان حاضر نیستید آنها را بپذیرید مگر از روی اغماض، و بدانید خداوند بینیاز و شایستهی ستایش است» (بقره- ۲۶۷).
– از اموالی که مورد نیاز انسان است باشد، چنانکه میفرماید و یؤثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصه: «آنها دیگران را بر خود مقدم میدارند هر چند شخصا شدیدا نیازمند باشند». (حشر- ۹).
– به کسانی انفاق کند که سخت به آن نیازمندند و اولویتها را درنظر گیرد للفقراء الذین احصروا فی سبیلالله: «انفاق شما (مخصوصا) برای نیازمندانی باشد که در راه خدا در محاصره قرار گرفتهاند» (بقرهی ۲۷۳).
– انفاق اگر مکتوم باشد بهتر است: و ان تخفوها و تؤتوها الفقراء فهو خیر لکم: «هرگاه آنها را مخفی ساخته و به نیازمندان بدهید برای شما بهتر است» (بقره ۲۷۱).
– هرگز منت و آزاری با آن همراه نباشد یا ایها الذین آمنوا لا تبطلوا صدقاتکم بالمن والاذی: «ای کسانی که ایمان آوردهاید انفاقهای خود را با منت و آزار باطل نکنید» (بقره ۲۶۴).
– انفاق باید توأم با اخلاص و خلوص نیت باشد ینفقون اموالهم ابتغاء مرضات الله: «کسانی که اموالشان را برای جلب خشنودی خداوند انفاق میکنند» (بقره ۲۶۵).
– آنچه را انفاق میکند کوچک و کم اهمیت بشمرد هرچند ظاهرا بزرگ باشد: و لاتمنن تستکثر: «به هنگام انفاق منت مگذار و آنرا بزرگ مشمر» (مدثر ۶).
– از اموالی باشد که به آن دل بسته است و مورد علاقه او است لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون: «هرگز به حقیقت نیکوکاری نمیرسید مگر اینکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید» (آل عمران- ۹۲).
– هرگز خود را مالک حقیقی تصور نکند، بلکه خود را واسطهای میان خالق و خلق بداند: وانفقوا مما جعلکم مستخلفین فیه: «انفاق کنید از آنچه خداوند شما را نمایندهی خود در آن قرار داده است» (حدید ۷).
– و قبل از هر چیز باید انفاق از اموال حلال باشد، چرا که خداوند فقط آنرا میپذیرد: انما یتقبل الله من المتقین «خداوند تنها از پرهیزگاران قبول میکند» (مائده ۲۷).
و در حدیث آمده که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: لایقبل الله صدقه من غلول «خداوند هیچگاه انفاقی را که از طریق خیانت است نمیپذیرد».
آنچه گفته شد در واقع قسمت مهمی از اوصاف و شرائط لازم است، ولی منحصر به اینها نیست، و با دقت و تأمل در آیات و روایات اسلامی به شرایط دیگری نیز میتوان دست یافت.
ضمنا آنچه گفته شد بعضی از شرائط «واجب» محسوب میشود (مانند عدم منت و آزار و تظاهر) و بعضی از شرائط کمال است (مانند ایثار به نفس در موقع حاجت خویشتن) که عدم وجود آن ارزش انفاق را از میان نمیبرد هرچند در سطح اعلا قرار ندارد.
و نیز آنچه گفته شد گرچه در مورد انفاق (وام به خداوند) بود، ولی بسیاری از آنها در مورد وامهای معمولی نیز صادق است، و به اصطلاح از شرائط لازم، یا شرط کمال «قرض الحسنه» میباشد.
دربارهی اهمیت «انفاق در راه خدا» شرح مبسوطی ذیل آیهی ۲۶۱ تا ۲۶۷ سوره ی بقره آوردهایم (جلد ۲ تفسیر نمونه صفحه ی ۲۳۲ تا ۲۵۷).
– پیشگامان در ایمان و جهاد و انفاق
بدون شک کسانی که در ایمان و اعمال خیر بر دیگران مقدم میشوند هم شجاعت و آگاهی بیشتری دارند، و هم ایثار و فداکاری فزونتر، و به همین دلیل در پیشگاه خدا یکسان نیستند، و لذا در آیات فوق روی همین مسأله تکیه شده بود که کسانی که قبل از فتح (فتح مکه یا حدیبیه، و یا مطلق فتوحات اسلامی) انفاق کردند و جهاد نمودند در پیشگاه خدا با دیگران یکسان نیستند.
در حدیثی از «ابوسعید خدری» نقل شده که میگوید: در سال «حدیبیه» (سال ششم هجرت) ما با رسول خدا بودیم، هنگامی که به «عسفأن» (مکانی نزدیک مکه) رسیدیم فرمود: ممکن است در آینده قومی بیایند که اعمال شما را در مقایسه با اعمال خود کوچک بشمرند!
گفتیم: آنها کیانند ای رسول خدا! آیا منظور قریش است؟
فرمود نه! آنها اهل یمن هستند که دلهائی رقیقتر و نرمتر از شما دارند (و اعمالی فزونتر).
گفتیم: آیا آنها از ما بهترند، ای رسول خدا؟!
فرمود: اگر برای یکی از آنها کوهی از طلا باشد و در راه خدا انفاق کند به اندازه یک مد یا نصف آن که شما انفاق میکنید پاداش ندارد، بدانید این تفاوتی است میان ما و مردم و شاهد آن، این سخن خدا است: لایستوی منکم من انفق من قبل الفتح و قاتل…
این نکته نیز قابل توجه است که منظور از قرض دادن به پروردگار هرگونه انفاق در راه او است که یکی از مصادیق مهم آن کمک کردن به پیامبر صلی الله علیه و آله و امام مسلمین میباشد تا در مصارف لازم برای اداره حکومت اسلامی به کار گیرد.
لذا در روایتی در کافی از امام صادق علیهالسلام نقل شده است که فرمود ان الله لم یسئل خلقه مما فی ایدیهم قرضا من حاجه به الی ذلک، و ما کان لله من حق فانما هو لولیه «خداوند از بندگانش وامی مطالبه نکرده است به خاطر احتیاج او، آنچه از حقوق برای خدا است برای ولی و نمایندهی او است»
و در حدیث دیگری از امام کاظم علیهالسلام ذیل آیهی مورد بحث (من ذا الذی یقرض الله…) آمده است که «نزلت فی صله الامام»: «این آیه در مورد هدیه و کمک به امام نازل شده است».
منبع : تفسیر نمونه مرجع عالیقدر اسلام آیت الله مکارم شیرازى